حضرت علی(علیه السلام)می فرماید : فاستشفوه من ادوائکم و استعینوا به علی لاوائکم فان فیه شفاء من اکبرالداء؛از این کتاب بزرگ آسمانی برای بیماریهای خود شفا بخواهید و برای حل مشکلاتتان از آن یاری بطلبید، چرا که در این کتاب درمان بزرگترین دردهاست.
قرآن حکیم
دیدید گاهی اوقات به هر دری می زنیم بسته است؟ ،دقیقا وقتی فکر می کنیم همه چیز بر وفق مراد است ناگهان طوفان مصایب برخواسته کاخ رؤیاهایمان را بر سرمان خراب می کند؟ در این لحظات است که غم و درد وجود ما را در مشت گرفته می فشارد به حدی که آرزو می کنیم که عزرائیل بیاید تا جان شیرین را دو دستی به او تقدیم کنیم و آسوده شویم .
در این مواقع است که بیشترین فشار بر روح و روان ما وارد می شود و هیچ چیز حالما ن را بهتر نمی کند هیچ حرفی یارای آن را ندارد که تسکینمان دهد .
تنها مسکنی که وجود دارد هدیه بی نظیری است که خدای متعال به ما داده است ؛ قطرات اشکی است که مثل باران می بارد و سرزمین آتش غم گرفته روح را خاموش کرده و تیرگی هایش را می شوید .
اگر شما از آن دسته افرادی هستید که از این لحظات زیاد در زندگیتان پیش می آید باید شاه کلید را در دست بگیرید و سریع خود را از فشار بر هانید و همان خدایی که اشک را به من و شما داده است یک وسیله دیگر هم داده کاراتر و ریشه ای تر عمل می کند هم تسکین می دهد هم یقین ،دوستی است که هم درد را می داند هم مرهم را ،
و آن هم کتاب خدای خوب ماست که از این طریق مستقیما با ما حرف می زند می گوید :« قل هو للذین آمنوا هدی و شفاء» (فصلت،41/44)؛ بگو این قرآن برای مؤمنان مایه هدایت و شفاء است .
رسول خدا(صلی الله علیه و له) فرمودند: «مَنْ أکْثَرَ الاسْتِغْفَارَ جَعَلَ اللهُ مِنْ کُلّ ِهَمٍّ فَرَجَاً وَ مِنْ کُلّّ ضِیقٍ فَرَجَاً وَ رَزَقَهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ؛ هر کس زیاد استغفار کند، خداوند گِرِه غم های او را بگشاید و از هر تنگنایی بیرونش بَرَد و از آنجا که گمانش را هم نمی برد، روزیش رساند
تمسک به قرآن و دین باوری به زندگی انسان ها معنا می دهد و این موجب آرامش بخشی بسیاری از حوادث و رویدادها در جهان هستی است،که از این طریق به انسان آرامش روانی دست می دهد.قرآن روش های چندی در روان درمانی پیش گرفته است که مهم ترین آنها ایجاد تعدیل یا تغییر در شخصیت و رفتار است.هدف اساسی روان درمانی را تغییر نوع تفکرات بیماران روانی درباره خود، هستی،مردم و زندگی،مشکلات و اهداف زندگی دانسته اند.
شاید بگویید در چنین حالاتی کی حوصله قرآن خواندن را دارد؟اما امتحانش که ضرری ندارد وقتی خداوند بلند مرتبه می گوید این قرآن شفاست یعنی خیالت راحت هر دردی را تسکین می دهد زدودن غم و اندوه که دیگر مشخصه اصلی قرآن است.
قرآن می کوشد تا میان انگیزه های متنوع و متعدد تعادل ایجاد کرده و انسان را از اضطراب و درگیری های روانی رهایی دهد.قرآن همه انگیزه ها را می پذیرد و آن را به عنوان غرایز یا فطرت مورد توجه قرار می دهد.از این رو خداوند بیان درمان و نسخه شفابخش خویش ذکر خدا را درمان نهایی هرگونه اضطرابی می داند سپس با بیان آموزه ها و دستورهایی می کوشد تا انسان با به کارگیری آنها توازن و تعادل شخصیتی را در خود ایجاد نماید.که در این مقاله به برخی از آنها شیوه های درمانی قرآن می پردازیم.
حضرت علی(علیه السلام)می فرماید :
فاستشفوه من ادوائکم و استعینوا به علی لاوائکم فان فیه شفاء من اکبرالداء؛ از این کتاب بزرگ آسمانی برای بیماریهای خود شفا بخواهید و برای حل مشکلاتتان از آن یاری بطلبید،چرا که در این کتاب درمان بزرگترین دردهاست.
توبه
راهکارهای زدودن غم و اندوه :
الف. استغفار: در نگاهی کلی و برخاسته از متون و آموزه های دینی، عمده مشکلات انسان، نشأت گرفته از نافرمانیها و گناهانی است که عواقب شوم آن به شیوه های گوناگون معیشتی، جسمی، روحی - روانی، فکری و ... بروز یافته و انسان را به درماندگی می کشاند.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در روایتی با اشاره به همین نکته فرمودند: «مَنْ أکْثَرَ الاسْتِغْفَارَ جَعَلَ اللهُ مِنْ کُلّ ِهَمٍّ فَرَجَاً وَ مِنْ کُلّّ ضِیقٍ فَرَجَاً وَ رَزَقَهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ؛ هر کس زیاد استغفار کند، خداوند گِرِه غم های او را بگشاید و از هر تنگنایی بیرونش بَرَد و از آنجا که گمانش را هم نمی برد، روزیش رساند.»[1]
ب. دوستی با خدا: به طور حتم داشتن ایمانی خالصانه و از روی علم و یقین که در اعماق وجود انسان نفوذ کرده و تمامی اعضا و جوارح را تحت کنترل و اراده خود در آورده باشد، از مهم ترین عوامل رفع حزن و اندوه به شمار می رود؛ زیرا انسانی که به مقامی چنین رفیع دست یازیده باشد، دارای یقینی صادق، صبر و تحملی شگفت و توکل و اعتمادی تحسین برانگیز بوده و همه چیز را زیبا و خواستنی می بیند و چیزی در عالم هستی برای او ناخوش و دلگیر کننده به شمار نمی رود. به همین علت است که حضرت زینب3 در اوج گرفتاریها و مصیبتهای کربلا در پاسخ یزید می فرماید:
«ما رَاَیْتُ اِلَّا جَمِیلَاً؛[2] من جز زیبایی چیزی ندیدم.»
خداوند متعال نیز در قرآن کریم یکی از نشانه های مؤمنان راستین و دوستان واقعی خود را چنین بر می شمارد:اَلا إنَّ أوْلِیاءَ اللهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنوُن»؛ [3] «بدانید که دوستان خدا را هراسی نیست و اندوهگین نمی شوند.»
ج. راضی بودن به تقدیر الهی: امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «إنْ کانَ کُلُّ شئٍ بِقَضاءٍ وَ قَدَرٍ فَالْحُزْنُ لِمَاذَا؟؛ اگر همه چیز بنابر قضا و قدر است؛ پس اندوه چرا؟»[4]
امیر مؤمنان(علیه السلام) نیز می فرماید:نِعْمَ الطَّارِدُ لِلْهَمِّ اَلاِ تّکالُ عَلَی الْقَدَرِ؛ چه نیکو غم زدایی است توکل کردن به تقدیر (الهی).»[5]
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نیز فرمودند: اَمَانٌ لِاُمَّتی مِنَ الْهَمِّ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ الَّا بِاللهِ، لا مَلْجَأ وَ لا مَنْجَی مِنَ اللهِ إلَّا إلَیْهِ؛ [گفتن این دو جمله:] هیچ جنبش و نیرویی مگر به اتکای خدا نیست و پناه و گریزی از خدا جز به سوی او نیست، امت مرا از غم و اندوه در امان می دارد
د. برخی ذکرها: ذکر گفتن، به یاد خدا بودن و استعانت طلبیدن از ذات پاک اوست که به واسطه برخی اذکار، بر زبان جاری شده و حلقه وصل خالق و مخلوق می گردد. در روایات برای رفع حزن و اندوه، ذکر «حوقله» بسیار سفارش شده است.
امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «اِذَا حَزَنَک اَمْرٌ مِنْ سُلْطَانٍ اَوْ غَیْرِهِ فَاَکْثِر مِنْ قَولِ «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إلا بِاللهِ» فَاِنَّها مِفْتَاحُ الفَرَجِ وَ کَنْزٌ مِنْ کُنُوزِ الْجنَّةِ؛ هر گاه از سوی حاکمی یا دیگران اندوهی به تو رسید، «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلَّا بِاللهِ» را فراوان بگو! که آن کلید گشایش و گنجی از گنجهای بهشت است.»[6] و فرمود:
«إذا نَزَلَتِ الْهُمُومُ فَعَلَیْکَ بِلا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلَّا بِاللهِ؛ هر گاه غمها [بر تو] فرود آمد، بر تو باد به گفتن ذکر لا حول و لا قوة الا بالله.» [7]
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نیز فرمودند: « اَمَانٌ لِاُمَّتی مِنَ الْهَمِّ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ الَّا بِاللهِ، لا مَلْجَأ وَ لا مَنْجَی مِنَ اللهِ إلَّا إلَیْهِ؛ [گفتن این دو جمله:] هیچ جنبش و نیرویی مگر به اتکای خدا نیست و پناه و گریزی از خدا جز به سوی او نیست، امت مرا از غم و اندوه در امان می دارد.»[8]
ه.صبر و تحمل
گاهی در زندگی مشکلاتی به وجود می آید که حلّ آنها از توان انسان بیرون است و دلسردی و ناخرسندی به دنبال می آورد. در چنین مواقعی کنار آمدن با مشکلات، گاهی اوقات بهترین درمان و راه حل است و اینکه انسان توجه داشته باشد که همه چیز به دست خداوند متعال است و برخی اوقات به دلایل گوناگون و بر اساس مصلحت، مشکلات و مصائبی برای انسان پدید می آید که راضی بودن به رضای الهی، موجب آرامش و صبر شده، انسان را یاری می نماید تا حوادث ناگوار را تحمل کند. علی(علیه السلام) می فرماید:
«وَالدَّهْرُ یَوْمَانِ: یَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ. فَإذَا کانَ لَکَ فَلا تَبْطَرْ وَ إذَا کانَ عَلَیْکَ فَاصْبِرْ؛ زمانه دو روز است: روزی با تو و به نفع توست و دیگر روز بر علیه تو. اگر با توباشد سرمست مشو و اگر بر تو نباشد [دلگیر و دلتنگ مباش و] صبر نما.»[9]
امیر مومنان(علیه السلام) فرمود: «اِطْرَحْ عَنْکَ وَارِدَاتِ الْهمُومَ بِعَزَائِمِ الصَّبْرِ وَ حُسْنِ الْیَقیِنِ؛[10] اندوه هایی که بر تو وارد می شود با صبر قاطع و یقین نیکو دور ساز.»
پی نوشت ها:
[11]. عدة الداعی، ابن فهد حلّی، قم، نشر وجدانی، ص 49؛ مستدرک الوسائل، ج 5، ص 277.
[2]. بحار الانوار،ج 45، ص 115.
[3]. یونس/62.
[4]. خصال، شیخ صدوق، تحقیق علی اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ص 450؛ بحار الانوار، ج75، ص190.
[5]. میزان الحکمه، ج 1، ص611.
[6]. بحا ر الانوار، ج 75، ص 227.
[7]. میزان الحکمه، ج 1، ص 613.
[8]. بحار الانوار، ج 74، ص 58.